به صورت بازرس روزمزد می روم سر ساختمانی نیمه تمام برای تطبیق جزئیات نقشه با آنچه که ساخته شده . شده ام چشم و چراغ آقای سرعمله که پیرمردیست کانادائی و مدام دل نگران سگهائی که خانه تنها گذاشته . امروز آخر وقت انگشت اشاره اش را گذاشت روی دماغم و با محبت گفت : فردا می بینمت خوشگله !! اما خود من هم عاشق یکی دیگر از عمله ها شده ام که دختری بلوند است با لهجۀ غلیظ روسی و با آن چهره و اندام رعنا ، استامبولی این طرف آن طرف می کند
No comments:
Post a Comment